زبان کافی نیست کوششی در ماهیت روان‌آگاهی (بازشناسی تحلیلی زبان از منظر روان‌شناسی فلسفی)

اگر چه فهم زبان هر فرهنگی به صورت قراردادی حامل و بستر اوست، واقعه‌ای است که ورای خواست و عمل ما رخ می‌دهد و نمی‌توانیم کاری در مورد آن انجام دهیم، یا انجامش و عدم انجامش را اداره کنیم. بنابراین ما داریم درباره شناختی حرف می‌زنیم که از طریق زبان در ذهن ما جا‌به‌جا می‌شود، در حالی که این شناخت مستقل و ورای ذهن ما، آن‌سوی، خود را تحلیل و تبیین می‌کند و چیز ناشناخته‌ای استکه اعتبار فهم آن دستخوش بسیاری عوامل مانند ذهن، سیر تاریخی، زمان و مکان نزول واژه‌ها، شرایط زمانی و مکانی گوینده و شنونده و غیر می‌باشد. از این رو قرن‌ها جدال بر سر این است که حقیقت چیست و زبان چه میزان قادر به بیان است.